شهید شیرودی : ۱
شهید علی اکبر قربان شیرودی در دیماه ۱۳۳۴ در
روستای بالاشیرود تنکابن در استان مازندران چشم به
جهان گشود پدر این شهید بزرگوار در مورد خوابی که
پیش از به دنیا آمدن علی اکبر دیده است ،
می گوید :"
پیش از تولد علی اکبر در خواب دیدم که بر فراز بام خانه،
ستاره درخشانی است که چشمها را خیره می کند به
طوری که اهالی از اطراف برای تماشای آن می آمدند. علی
اکبر که متولد شد، درشت تر از نوزادان دیگر بود و اعجاب
اقوام و همسایگان را بر انگیخت".
هنگامی که شهید شیرودی طفلی بیش نبود ، پدرش تحت
تأثیر خوابی که دیده بود در تعلیم قرآن به فرزند همت گمارد.
در دوران دبستان نیز نه تنها از نظر جسمی جثه ای درشت
داشت ، بلکه از نظر هوش و استعد اد از بسیاری از
همسالان خود گوی سبقت را ربوده بود. بعد از اتمام دوره
ابتدایی و کسب رتبه شاگرد اولی، به دلیل نبود دبیرستان
در روستای بالاشیرود در دبیرستان شیرود در شش
کیلومتری محل سکونتش ادامه تحصیل داد. وی که از
مشکلات مالی خانواده مطلع بود از طریق کارگری و
کشاورزی به پدرش کمک می کرد.در دوران جوانی همچنان
از لحاظ ایمان، اخلاق و تحصیل سرآمد جوانان آن منطقه بود.
معلم تعلیمات دینی وی در خصوص ویژگی های اخلاقی
علی اکبر می گوید : "اخلاق اسلامی و رفتار جوانمردانه او
نشانه هایی از خصوصیات جوانی میرزا کوچک خان را مجسم
می کرد."شهید علی اکبر قربان شیرودی در سال آخر
دبیرستان جهت یافتن کار به تهران آمد و در کنار کار به ادامه
تحصیل پرداخت.
در سال ۱۳۵۰ با افکار و مبارزات امام خمینی (ره) آشنا شد
و شروع به مطالعه معارف و کتابهای ادیان مختلف همچنین
کتب فلسفی و سیاسی از جمله نوشته های شهید
مطهری کرد.
شهید شیرودی، در سال۱۳۵۱وارد دوره مقدماتی خلبانی
شد و پس از مدتی برای گذراندن دوره کامل به پادگان هوا
نیروز اصفهان منتقل شد. با اتمام دوره خلبان هلیکوپتر کبری
به این موضوع پی برد که نفوذ آمریکایی ها در ارتش و
فرهنگ کشور بیش از آن است که تصور می شد. وی پس از
پایان دوره خلبانی به عنوان خلبان به استخدام ارتش در آمد و
به پادگان هوانیروز کرمانشاه منتقل شد. در این ایام با شهید
احمد کشوری، از خلبانان مؤمن که از همشهریانش نیز بود
آشنا شد.
یادش زنده و جاوید باد.
ادامه دارد